[اسم]

la diagonal

/djˌaɣonˈal/
قابل شمارش مونث
[جمع: diagonales]

1 قطر (هندسه)

  • 1.A Alexa le gusta cortar los sándwiches por la diagonal para formar dos triángulos.
    1. "الکسا" دوست دارد ساندویچ‌هایش را از قطر ببرد تا دو مثلث درست شود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان