Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . بردار (ریاضی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el vector
/bektˈɔɾ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: vectores]
1
بردار (ریاضی)
1.El profesor representó la velocidad con un vector.
1. معلم سرعت را با یک بردار نمایش داد.
کلمات نزدیک
altura
círculo
cien por ciento
pulgada
metro cúbico
diagonal
radio
tangente
elipse
rectángulo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان