Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . شعاع (دایره)
2 . رادیم
3 . رادیو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el radio
/rˈaðjo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: radios]
1
شعاع (دایره)
1.Utiliza el radio del círculo para encontrar su circunferencia.
1. از شعاع دایره برای بهدستآوردن محیط آن استفاده کن.
2
رادیم
(عنصر شیمیایی با نماد Ra)
3
رادیو
1.Prende el radio que quiero escuchar mi emisora favorita.
1. رادیو را روشن کن که میخواهم به ایستگاه موردعلاقهام گوش کنم.
کلمات نزدیک
diagonal
vector
altura
círculo
cien por ciento
tangente
elipse
rectángulo
romboide
octágono
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان