[صفت]

duro

/dˈuɾɔ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: dura] [جمع مونث: duras] [جمع مذکر: duros]

1 محکم سخت، سفت

  • 1.El titanio es un material duro.
    1. تیتانیوم فلزی سخت است.

2 بیات مانده

  • 1.Después de dos días el pan se pone duro.
    1. پس از دو روز نان بیات می‌شود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان