[صفت]

vacío

/baθˈio/
قابل مقایسه
[حالت مونث: vacía] [جمع مونث: vacías] [جمع مذکر: vacíos]

1 خالی

  • 1.Creo que llegamos demasiado temprano. El bar está vacío y no hay música.
    1. فکر کنم خیلی زود رسیدیم. میخانه خالی است و موسیقی هم نیست [پخش نمی‌شود].
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان