Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . شبکه رادیویی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el emisor
/ˌemisˈɔɾ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: emisores]
1
شبکه رادیویی
ایستگاه رادیویی
1.El emisor no renovó el contrato del comentarista deportivo.
1. شبکه رادیویی قراردادش را با گوینده ورزشی تمدید نکرد.
کلمات نزدیک
accesible
componente
limitación
generar
efecto especial
radiofónico
comisario
huella
víctima
agente de policía
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان