Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . داروساز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el farmacéutico
/fˌaɾmaθˈɛutˌiko/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: farmacéuticos]
[مونث: farmacéutica]
1
داروساز
متصدی داروخانه
1.El farmacéutico me aconsejó tomar dos pastillas al día durante una semana.
1. متصدی داروخانه به من توصیه کرد که برای یک هفته روزانه دو عدد قرص مصرف کنم.
کلمات نزدیک
detective
quiropráctico
dentista
químico
empresario
veterinario
partero
cirujano
primer ministro
ministro
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان