[اسم]

el químico

/kˈimiko/
قابل شمارش مذکر
[جمع: químicos] [مونث: química]

1 شیمی‌دان

  • 1.Mi esposo es químico y trabaja en la industria farmacéutica.
    1. شوهرم شیمی‌دان است و در صنعت داروسازی کار می‌کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان