Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . خروس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el gallo
/ɡˈaʎo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: gallos]
1
خروس
1.Siempre me despierto cuando oigo el gallo afuera.
1. همیشه وقتی که صدای خروس را بیرون (از خانه) میشنوم، از خواب بیدار میشوم.
کلمات نزدیک
pollo
gaviota
pato
paloma
nutria
ganso
búho
cisne
pingüino
cuervo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان