[اسم]

el búho

/bˈuo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: búhos]

1 جغد

  • 1.El búho cazó un ratón y se posó en una rama para comerlo.
    1. جغد یک موش شکار کرد و روی شاخه‌ای نشست تا آن را بخورد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان