Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . آبدرمانی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la hidroterapia
/ˌiðɾotɛɾˈapja/
غیرقابل شمارش
مونث
1
آبدرمانی
1.La hidroterapia con agua caliente ha dado muy buenos resultados en el tratamiento de la lumbalgia.
1. آبدرمانی با آب گرم نتایج بسیار خوبی در درمان کمردرد دادهاست.
کلمات نزدیک
feng shui
psicoterapia
terapia de grupo
aromaterapia
homeopatía
terapia de la conducta
psicoanálisis
terapia familiar
píldora anticonceptiva
prueba del embarazo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان