Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . رواندرمانی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la psicoterapia
/sˌikotɛɾˈapja/
غیرقابل شمارش
مونث
1
رواندرمانی
1.La psicoterapia me ayudó a superar problemas que cargaba desde la niñez.
1. رواندرمانی به من کمک کرد تا بر مشکلاتی که از کودکی بههمراه داشتم، غلبه کنم.
کلمات نزدیک
terapia de grupo
aromaterapia
homeopatía
hipnosis
fisioterapia
feng shui
hidroterapia
terapia de la conducta
psicoanálisis
terapia familiar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان