Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . دختر (فرزند)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la hija
/ˈixa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: hijas]
1
دختر (فرزند)
فرزند مؤنث
1.Mi hija se llama Laura.
1. نام دختر من "لائورا" است.
کلمات نزدیک
otoño
pascua
día de acción de gracias
halloween
ramadán
hijo
madre
padre
esposa
marido
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان