[عبارت]

ir de marcha

/ˈiɾ ðe mˈaɾtʃa/

1 به گردش رفتن برای تفریح بیرون رفتن

  • 1.Todos los viernes por la noche voy de marcha con mis colegas.
    1. من تمام عصرهای جمعه با دوستانم برای تفریح به بیرون می‌روم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان