Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . صاف
2 . ساده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
liso
/lˈiso/
قابل مقایسه
[حالت مونث: lisa]
[جمع مونث: lisas]
[جمع مذکر: lisos]
1
صاف
1.De pequeña, Andrea tenía el pelo liso y largo.
1. "آندریا" در کودکی موهایی صاف و بلند داشت.
2
ساده
1.Un estampado liso es más fácil de combinar.
1. طرح ساده (لباس) برای ستکردن راحتتر است.
کلمات نزدیک
rizado
máscara de buceo
traje de neopreno
gorro de natación
gafas de natación
calvo
rubio
moreno
pelirrojo
lazo del pelo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان