[فعل]

medir

/meðˈiɾ/
فعل بی قاعده فعل ناگذر
[گذشته: medí] [حال: mido] [گذشته: medí] [گذشته کامل: medido]

1 اندازه داشتن بودن (اندازه)

  • 1.¿Cuánto mide de alto esa mesa?
    1. اندازه ارتفاع این میز چقدر است؟

2 اندازه گرفتن

  • 1.Tengo que medir la habitación antes de comprar los muebles.
    1. باید قبل از اینکه اسباب‌واثاثیه بخرم، اتاق را اندازه بگیرم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان