Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . میز پاتختی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la mesilla
/mesˈiʎa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: mesillas]
1
میز پاتختی
میز کوچک کنار تخت
1.El sacerdote dejó la Biblia sobre la mesilla y se acostó.
1. کشیش انجیل را روی میز پاتختی گذاشت و به خواب رفت.
کلمات نزدیک
luz
lujo
lugar
local
lado
mueble
nordeste
parecer
peligroso
ruido
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان