[فعل]

morder

/mɔɾðˈɛɾ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: mordí] [حال: muerdo] [گذشته: mordí] [گذشته کامل: mordido]

1 گاز گرفتن

  • 1.No despiertes al perro o te morderá.
    1. سگ را بیدار نکن، وگرنه تو را گاز خواهد گرفت.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان