Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . دست برنداشتن (از انجام کاری)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
no parar
/nˈo paɾˈaɾ/
1
دست برنداشتن (از انجام کاری)
بس نکردن، متوقف نشدن
1.Dile a Marcos que si no para de gritar, lo voy a echar de la sala.
1. به "مارکوس" بگو که اگر دست از جیغزدن نکشد، او را از اتاق بیرون میاندازم.
کلمات نزدیک
matrícula
lograr
localidad
internauta
incluir
olla aranesa
marchando
que os aproveche
soler
tapeo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان