Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . شهر
2 . جا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la localidad
/lˌokaliðˈad/
قابل شمارش
مونث
[جمع: localidades]
1
شهر
1.Santa Fe es una localidad ubicada cerca de Bogotá.
1. "سانتا فه" شهری در نزدیکی بوگوتا است.
2
جا
مکان، محل
1.Esta localidad ofrece buena comida y un ambiente para relajarse.
1. این مکان غذایی خوب و فضایی برای استراحت دارد.
کلمات نزدیک
internauta
incluir
impaciencia
fundar
fijar
lograr
matrícula
no parar
olla aranesa
marchando
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان