Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . ابر
2 . گروه
3 . پاستیل پفی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el nube
/nˈuβe/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: nubes]
1
ابر
1.Mira las nubes, parece que viene una tormenta.
1. ابرها را ببین. بهنظر میرسد که دارد طوفان میشود.
2
گروه
ازدحام، گله، فوج
1.La nube de ciclistas pasó a toda velocidad.
1. گروه دوچرخهسواران با تمام سرعت رد شدند.
3
پاستیل پفی
پفنبات، مارشمالو
1.Podría comerme todo el paquete de nubes.
1. من میتوانم تمام بسته مارشمالو را بخورم.
کلمات نزدیک
tempestad
viento
hielo
nieve
lluvia
tormenta
relámpago
trueno
huracán
tifón
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان