Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . اصلیت
2 . منشاء
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el origen
/ɔɾˈixɛn/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: orígenes]
1
اصلیت
نسب، تبار
1.Nadie debe juzgarte por tus orígenes.
1. هیچکس نباید تو را بهخاطر اصلیتت قضاوت کند.
2
منشاء
خاستگاه
1.Es un libro sobre los orígenes del universo.
1. آن کتابی درباره خاستگاههای جهان هستی است.
کلمات نزدیک
nacionalidad
ciudad
ser
responder
preguntar
nervioso
contento
cómo estás
idioma
mirar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان