Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . روزنامه
2 . دورهای
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el periódico
/pɛɾjˈɔðiko/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: periódicos]
1
روزنامه
1.Es uno de los periódicos más importantes del país.
1. (این) یکی از مهمترین روزنامههای کشور است.
[صفت]
periódico
/pɛɾjˈɔðiko/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: periódica]
[جمع مونث: periódica]
[جمع مذکر: periódicos]
2
دورهای
ادواری
1.Es un fenómeno que se produce de forma periódica.
1. این پدیدهای است که بهصورت دورهای اتفاق میافتد.
کلمات نزدیک
rumba
samba
salsa
swing
chachachá
revista
anuncio
carácter
texto
folleto
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان