Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . نوک پستان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el pezón
/peθˈɔn/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: pezones]
1
نوک پستان
1.El bebé buscó el pezón de su madre en cuanto nació.
1. بهمحض اینکه بچه به دنیا آمد، بهدنبال نوک سینه مادرش گشت.
کلمات نزدیک
codo
pecho
mama
ombligo
vientre
hombro
cuello
trasero
nuca
espalda
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان