Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . نامزد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el prometido
/pɾˌometˈiðo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: prometidos]
[مونث: prometida]
1
نامزد
1.Su prometido se llama Paulo. Se casan en diciembre.
1. نام نامزد او "پائولو" است. آنها در دسامبر ازدواج میکنند.
کلمات نزدیک
compromiso
graduación
formación profesional
universidad
novio
sexo
anillo de compromiso
beso
boda
divorcio
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان