Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . فاسد شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
pudrirse
/puðɾˈiɾ/
فعل بی قاعده
فعل بازتابی
[گذشته: me pudrí]
[حال: me pudro]
[گذشته: me pudrí]
[گذشته کامل: podrido]
صرف فعل
1
فاسد شدن
خراب شدن
1.Todas las fresas que compramos se están pudriendo.
1. تمام توتفرنگیهایی که خریدیم دارند فاسد میشوند.
کلمات نزدیک
industrial
bollería
nutriente
precocinado
conservante
caducado
escasear
escasez
necesidad
abundancia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان