[فعل]

pudrirse

/puðɾˈiɾ/
فعل بی قاعده فعل بازتابی
[گذشته: me pudrí] [حال: me pudro] [گذشته: me pudrí] [گذشته کامل: podrido]

1 فاسد شدن خراب شدن

  • 1.Todas las fresas que compramos se están pudriendo.
    1. تمام توت‌فرنگی‌هایی که خریدیم دارند فاسد می‌شوند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان