[اسم]

el punto

/pˈunto/
قابل شمارش مذکر
[جمع: puntos]

1 لحظه جا

  • 1.Hemos llegado al punto que tanto temía.
    1. به لحظه‌ای رسیدیم که از آن می‌ترسیدم.

2 نقطه

  • 1.Necesitas poner un punto sobre la jota.
    1. باید بالای حرف "j" یک نقطه بگذاری.

3 امتیاز

  • 1.Mi equipo favorito venció a su rival de muchos años por seis puntos.
    1. تیم محبوب من رقیب دیرینه خود را با شش امتیاز شکست داد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان