[اسم]

el cambio

/kˈambjo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: cambios]

1 تغییر

  • 1.Hubo un cambio de planes debido a la lluvia.
    1. به‌خاطر باران تغییری در برنامه‌ها اتفاق افتاد.

2 پول خرد

  • 1.No tengo cambio para la máquina expendedora.
    1. من برای ماشین فروش خودکار پول خرد ندارم.

3 تعویض

  • 1.Lo siento, pero no hay cambios ni devoluciones en los trajes de baño.
    1. متأسفم، اما مایوها نه عودت دارند و نه تعویض.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان