Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . سعی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
tratar de
/tɾatˈaɾ ðˈe/
فعل گذرا
[گذشته: traté]
[حال: trato]
[گذشته: traté]
[گذشته کامل: tratado]
1
سعی کردن
1.Trataré de hablarle esta tarde.
1. سعی خواهم کرد که امروز عصر با او صحبت کنم.
کلمات نزدیک
imagen
tipo
cambio
por qué
acto
de nuevo
punto
mundo
parte
conseguir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان