[اسم]

el acto

/ˈakto/
قابل شمارش مذکر
[جمع: actos]

1 عمل کار

  • 1.Ese delincuente cometió un acto terrible que debe castigarse.
    1. این مجرم عمل وحشتناکی مرتکب شده و باید مجازات شود.

2 اجرا پرده

  • 1.Hubo un intermedio en la obra al terminar el primer acto.
    1. نمایش پس از اجرای اول یک میان‌پرده داشت.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان