[اسم]

el rastro

/rˈastɾo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: rastros]

1 اثر نشانه، رد

  • 1.Los investigadores buscaban algún rastro que les indicaría dónde ir.
    1. محققان به‌دنبال نشانه‌ای هستند که به آنها نشان بدهد که کجا بروند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان