Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . پیامد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la repercusión
/rˌepɛɾkusjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: repercusiones]
1
پیامد
نتیجه، عاقبت، عواقب
1.No puedes pretender que después de fallar el examen no haya repercusiones.
1. نمیتوانی وانمود کنی که بعد از افتادن در امتحان هیچ عواقبی وجود ندارد.
کلمات نزدیک
renunciar
rechazo
rebote
reclamación
queja
réplica
reto
sacrificado
sacrificar
saque
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان