Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . استعفا دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
renunciar
/rˌenunθjˈaɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: renuncié]
[حال: renuncio]
[گذشته: renuncié]
[گذشته کامل: renunciado]
صرف فعل
1
استعفا دادن
کنارهگیری کردن
1.El político decidió renunciar después del escándalo.
1. سیاستمدار تصمیم گرفت که بعد از آن رسوایی استعفا بدهد.
کلمات نزدیک
rechazo
rebote
reclamación
queja
provocar
repercusión
réplica
reto
sacrificado
sacrificar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان