Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . زین (اسب)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la silla de montar
/sˈiʎa ðe mɔntˈaɾ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: sillas de montar]
1
زین (اسب)
1.El jinete colocó la silla de montar sobre el caballo y se subió a él.
1. سوارکار زین را روی اسب گذاشت و سوارش شد.
کلمات نزدیک
mesa de billar
bola de bolos
taco
paracaídas
trineo
látigo
palo de hockey
canasta
récord mundial
disco
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان