[صفت]

écru

/ekʀy/
قابل مقایسه

1 (پارچه‌های) طبیعی و خام (منسوجات) طبیعی

  • 1.J'achète du tissu écru pour faire une robe.
    1. من پارچه‌ای طبیعی برای دوختن یک پیراهن میخرم.
  • 2.Nous lançons un nouveau département "tissu écru".
    2. ما یک قسمت جدید (به نام) "منسوجات طبیعی" راه اندازی می‌کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان