[اسم]

l'écueil

/ekˈœj/
قابل شمارش مذکر

1 صخره (سنگی، شنی و مرجانی و ...) تپه (دریایی)

2 مهلکه دردسر، دشواری غیرمنتظره

  • 1.La vie est pleine d'écueils.
    1. زندگی پر از مهلکه است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان