[اسم]

l'épluchage

/eplyʃaʒ/
قابل شمارش مذکر

1 پوست کندن (میوه) پاک کردن (سبزی)

  • 1.L'épluchage des pommes de terre.
    1. پوست کندن سیب‌زمینی‌ها.
  • 2.L’épluchage des légumes de la cantine a occupé dix personnes.
    2. (کار) پاک کردن سبزی در غذاخوری 10 نفر را مشغول کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان