[عبارت]

avoir les joues en feu

/avwaʁ le ʒu ɑ̃ fø/

1 برافروخته بودن از خشم سرخ بودن

  • 1.Les joues du gamin sont toutes en feu.
    1. پسر بچه کاملا از خشم سرخ است.
  • 2.Quand je le vois, j'ai les joues en feu.
    2. هنگامی که آنها را می‌بینم برافروخته می‌شوم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "داشتن گونه‌های آتشین" است که در حقیقت کنایه از "برافروخته بودن" از خشم یا "از خشم سرخ بودن" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان