[عبارت]

avoir mal

/avwaʀ mal/

1 درد داشتن

  • 1.J'ai mal à la tête.
    1. سرم درد می کند.
  • 2.Je n'ai mal nulle part.
    2. من هیچ جایی درد ندارم. [هیچ جایم درد نمی کند.]
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان