[اسم]

la bavure

/bavyʀ/
قابل شمارش مونث

1 اشتباه (فاحش) خطا

  • 1.Il y a eu quelques bavures dans cette affaire.
    1. در این قضیه چندین اشتباه فاحش وجود داشت.
  • 2.Tu ne dois pas continuer par cette grosse bavure.
    2. تو نباید با این اشتباه بزرگ ادامه دهی [پیش بروی].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان