[اسم]

le bazar

/bazaʀ/
قابل شمارش مذکر

1 بازار

  • 1.J'adorais aller dans les bazars.
    1. من عاشق رفتن به بازارها بودم.
  • 2.J'ai trouvé quelques bibelots au bazar.
    2. من چندین شی تزئینی در بازار پیدا کرده‌ام.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان