[اسم]

le berceau

/bɛʀso/
قابل شمارش مذکر
[جمع: berceaux]

1 گهواره (کودک)

  • 1.Le bébé dormait dans son berceau.
    1. بچه در گهواره‌اش می‌خوابید.
  • 2.Quand il était bébé, il dormait dans un berceau en bois.
    2. هنگامی که او بچه بود در گهواره‌ای چوبی می‌خوابید.

2 مهد مبدا

  • 1.La Grèce est le berceau de la civilisation occidentale.
    1. یونان مهد تمدن غرب است.
  • 2.Le berceau des religions.
    2. مهد ادیان.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان