[اسم]

le bijou

/biʒu/
قابل شمارش مذکر
[جمع: bijoux]

1 زیورآلات جواهر

  • 1.C'est un bijou de grand prix.
    1. این جواهر گران‌قیمتی است.
  • 2.Je cherche le plus beau bijou de votre magasin.
    2. من به دنبال زیباترین جواهر مغازه‌تان هستم.
  • 3.Ma mère n'aime pas porter des bijoux.
    3. مادرم دوست ندارد جواهر بیندازد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان