[اسم]

la bijouterie

/biʒutʀi/
قابل شمارش مونث

1 جواهر فروشی جواهر سازی

  • 1.Il est propriétaire d'une petite bijouterie.
    1. او مالک یک جواهرفروشی کوچک است.
  • 2.Les bijouteries de la rue de la Paix.
    2. جواهر فروشی‌های خیابان "په".
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان