[صفت]

blessé

/blese/
قابل مقایسه

1 مجروح زخمی

مترادف و متضاد estropié invalide ulcéré intact sauf
  • 1.Ces animaux blessés vont mourir dans cette condition.
    1. این حیوانات زخمی در این شرایط خواهند مرد.
  • 2.La police recherche un homme blessé.
    2. پلیس به دنبال یک مرد مجروح است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان