[اسم]

la brosse

/bʀɔs/
قابل شمارش مونث

1 برس فرچه، قلم‌مو

  • 1.Tous les soirs, il nettoie ses chaussures avec une brosse.
    1. هرشب او کفش‌هایش را با یک برس تمیز می‌کند.
  • 2.Une brosse pour la vaisselle
    2. یک فرچه برای ظروف

2 برس مو

  • 1.Elle a toujours une brosse et un peigne sur elle.
    1. او همیشه یک برس مو و یک شانه با خودش دارد.
  • 2.Elle utilise une brosse pour peigner ses cheveux.
    2. او از یک برس مو برای شانه‌کردن موهایش استفاده می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان