[اسم]

le caissier

/kesje/
قابل شمارش مذکر
[مونث: caissière]

1 صندوقدار

  • 1.J'ai demandé au caissier si je pouvais payer par carte bancaire.
    1. از صندوقدار پرسیدم که آیا می توانم با کارت بانکی پرداخت کنم.
  • 2.Le caissier m'a donné un reçu pour mes achats.
    2. صندوقدار بابت خریدهایم یک رسید به من داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان