[فعل]

cajoler

/kaʒɔle/
فعل گذرا
[گذشته کامل: cajolé] [حالت وصفی: cajolant] [فعل کمکی: avoir ]

1 ناز و نوازش کردن (بچه)

  • 1.J'ai vu une mère qui cajolait son bébé.
    1. مادری را دیدم که کودکش را نوازش میکرد.
  • 2.Les mères cajolent souvent les enfants pour les endormir.
    2. مادرها اغلب بچه‌ها را برای خواباندنشان ناز و نوازش می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان