[اسم]

la carte bancaire

/kaʀt bɑ̃kɛʀ/
قابل شمارش مونث

1 کارت بانکی

  • 1.Il semblerait que le problème vienne de votre carte bancaire.
    1. به نظر میرسد که مشکل از کارت بانکی شماست.
  • 2.J'ai demandé au caissier si je pouvais payer par carte bancaire.
    2. از صندوقدار پرسیدم که آیا میتوانم با کارت بانکی ام پرداخت کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان