[صفت]

charitable

/ʃaʀitabl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: charitable] [جمع مونث: charitables] [جمع مذکر: charitables]

1 مهربان خیرخواه، نیکوکار

  • 1.Cette personne charitable a sauvé l'entreprise de la faillite.
    1. این شخص خیرخواه شرکت را از ورشکستگی نجات داد.
  • 2.Elle est charitable envers les personnes en difficulté.
    2. او نسبت به افرادی که در مشکلات هستند مهربان است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان